زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
 

تهدیدهای منافقان (قرآن)





نَفَق، ايجاد سوراخى در زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ موش‌- پايان يافتن و از بين رفتن. نفاق عبارت است از داخل شدن در شرع و دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر، اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير اسلام در درون، ظاهر و باطن متفاوت داشتن، دورویی، ریاکاری.
[۴] فرهنگ بزرگ سخن، ج ۸، ص ۷۸۸۲، «نفاق».
نفاق هم در ایمان است، هم طاعات، هم معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از ریا است‌ در این مقاله آیه مرتبط با تهدید پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله توسط منافقان بررسیی می‌شود.


۱ - تهديد پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله



تهدید منافقان به اخراج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از مدینه:
يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ. آنها مى‌گويند: اگر به مدينه بازگرديم عزيزان ذليلان را بيرون مى‌كنند، در حالى كه عز ت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است، ولى منافقان نمى‌دانند.

اين همان گفتارى است كه از دهان آلوده" عبدالله بن ابی" خارج شد، و منظورش اين بود كه ما ساكنان مدينه، رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله و مؤمنان مهاجر را بيرون مى‌كنيم، و مراد از بازگشت به مدينه، بازگشت از غزوه" بنی المصطلق" بود .
درست است كه اين سخن از يك نفر صادر شد، ولى چون همه منافقان همين خط و مشى را داشتند قرآن به صورت جمعى از آن تعبير مى‌كند و مى‌فرمايد:يقولون ... (آنها مى‌گويند).
سپس قرآن پاسخ دندان‌شكنى به آنان داده، مى‌گويد:" عزت مخصوص‌ خدا و رسول او و مؤمنان است ولى منافقان نمى‌دانند" (وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ‌).
تنها منافقان مدینه نبودند كه اين سخن را در برابر مؤمنان مهاجر گفتند بلكه قبل از آنها نيز سران قریش در مکه مى‌گفتند: اگر اين گروه اندك مسلمان فقیر را در محاصره اقتصادی قرار دهيم، يا از مكه بيرونشان كنيم، مطلب تمام است! امروز نيز دولتهاى استعماری به پندار اينكه خزائن آسمان و زمین را در اختيار دارند مى‌گويند ملتهايى را كه در برابر ما تسلیم نمى‌شوند بايد در محاصره اقتصادى قرار داد تا بر سر عقل آيند و تسليم شوند! اين كوردلان تاريخ كه شيوه آنها ديروز و امروز يكسان بوده و هست خبر ندارند كه با يك اشاره خداوند تمام ثروتها و امكاناتشان بر باد مى‌رود و عزت پوشالى آنها دستخوش فنا مى‌گردد.
به هر حال اين طرز تفکر (خود را عزیز دانستن و ديگران ذلیل، و خود را ولى نعمت و ديگران محتاج شمردن) يك تفكر منافقانه است كه از غرور و تکبر از يك سو، و گمان استقلال در برابر خدا از سوى ديگر، ناشى مى‌شود، اگر آنها به حقيقت عبودیت آشنا بودند و مالکیت خدا را بر همه چيز مسلم مى‌دانستند هرگز گرفتار اين اشتباهات خطرناك نمى‌شدند.

۲ - پانویس


 
۱. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص ۱۷۷، «نفق».    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۵۰۲، «نفق».    
۳. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج ۱، ص ۶۱۸، «نفقت».    
۴. فرهنگ بزرگ سخن، ج ۸، ص ۷۸۸۲، «نفاق».
۵. نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج ۲، ص ۴۲۴.    
۶. منافقون/سوره۶۳، آیه۸.    
۷. مکارم شیرازی، تاصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۱۵۶.    
۸. مکارم شیرازی، تاصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۱۶۲-۱۶۳.    


۳ - منبع



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۰۳، برگرفته از مقاله «تهدیدهای منافقان».    


رده‌های این صفحه : تهدید | موضوعات قرآنی | نفاق




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.